شهيد در روستاي ديزج ديز از توابع شهرستان خوي ديده به جهان گشود ايام کودکي را با سختيها و مشکلات فراوان مالي سپري کرد با دسترنج خويش خرج زندگي و خود و خانواده را ميچرخاند و کشاورزي را دوست داشت بعداز پيروزي انقلاب عضو فعال پايگاه روستا بوده با شروع جنگ تحميلي به عنوان بسيجي عازم جبهه هاي نبرد گرديد  

در قسمتي از وصيت نامه اش مينويسد:
..خدا را از ياد نبريد و اين را بدانيد که عاقبت خون بر شمشير پيروز خواهد شد...
با درود بر رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني و سلام به روان پاک شهيدان بخون خفته اسلام از آنجاييکه هر لحظه در انتظار شهادت هستم و اين را نزديکترين راه براي رسيدن به خداوند متعال ميدانم بر خود لازم دانستم در حاليکه زنده هستم و در حالت کاملاً طبيعي و بدور از هرگونه ناخوشي بسر ميبرم وصيتنامه خود را در معيت برادران همسنگر و همرزم خود بنويسم من بعنوان يک فرد معتقد به مکتب نجاتبخش اسلام و بفرمان امام امت نائب بحق حضرت بقيه ا.. الاعظم (عج) براي سرکوبي بعثي هاي ملحد و آمريکايي و پاکسازي دامن پر افتخار کشور اسلامي ميخواهم با تمام وجودم چون امامم حضرت امام حسين (ع) فرياد کشم که اي بعثيون کافر آلت دست آمريکا هيهات منا الذله و همچنين با تمام توان داد بزنم ان کان دين محمد لم يستقم الا بقتلي فيا يسوف خذيني شما اي کوردلان بيگانه به اسلام مگر ايمان نداريد که عاقبت خون بر شمشير پيروز است اي روباه صفتان مگر شما قادريد که اراده الهي و قدرت الله اکبر را که تمام لشگريان اسلام متکي است در هم بکوبيد هرگز و اما سخني با خانواده ام و اقوام از شما ميخواهم که در صورت نائل آمدن  اينجانب بمقام رفيع شهادت به هيچ وجه خود را ناراحت نکنيد و اگر ناراحت شديد اجرالهي تان کمتر خواهد شد و بايد انالله و انا اليه راجعون را هرگز از ياد نبريد وصيت به خواهرم : خودت را بجاي زينب و مادرم بي بي مادر علي اکبر و پدرم خود را بجاي سربازان اسلام گذاشته و خدا را از ياد نبريد و اين را در مورد خودم برايتان ميگويم که نه کسي برايم قرض داشته و نه من به کسي مقروضم و اميدوارم اگر تا حال در زندگي خود باعث ناراحتي کسي شده ام خانواده ام تلافي آن را که رضايت است بجاي آورند . و شما را قسم  بخون شهيدان اسلام ميدهم که امامم و رهبر عزيزم را تنها نگذاشته و به دستوراتش مو به مو عمل نماييد و هميشه آرزويم طول عمر رهبر بوده است و خواهد بود . وصيتي را به همسرخود ميگويم از فرزندانم خود مواظبت کرده و آن را مثل يکي از سربازان اسلام تربيت کني و راه مرا ادامه دهند و اگر تا حال اذيتي به ايشان کرده ام و نتوانسته ام خواسته هاي او را بعنوان يک همسر برآورده کنم معذرت خواسته و اميدوارم مرا ببخشد ديگر عرض قابلي ندارم و با اين شعار اسلامي وصيتنامه را به اتمام ميرسانم در خاتمه خدايا خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار آمين يا رب العالمين.
جنازه ام را در مزار شهداي خوي دفن کنيد . داوود احمدنژاد فرزند حسن