تصاویر جبهه و جنگ
نام:
اسماعیل
نام خانوادگی:
بپایی
نام پدر:
یوسفعلی
تاریخ تولد:
1342
استان تولد:
آذربایجان غربی
شهر تولد:
سلماس
وضعیت تاهل:
مجرد
تحصیلات:
دیپلم
رشته تحصیلی:
هنرستان رشته برق
شهر تحصیل:
-
شغل:
-

«شهادت عزت ابدي است.»
(امام خميني (ره))

فرازي از زندگينامه شهيد:
شهيد اسماعيل بپائي در سال1343 در يك خانواده متوسط و مؤمن و متدين و پايبند به مسائل مذهبي در شهرستان سلماس ديده به جهان گشود و پس از سپري كردن دوران طفوليت در سن7 سالگي پا به محيط تعليم و تربيت نهاد. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را يكي پس از ديگري با موفقيت به پايان رساند. براي ادامه تحصيل در مقطع متوسطه، هنرستان فني شهيد پناهي را برگزيد و در اكثر كلاسها از دانش آموزان ممتاز بود. شهيد علاقه زيادي به مراسمات ديني و عاشورا و تاسوعاي حسيني داشت و در هنرستان يكي از اعضاي فعال انجمن اسلامي بود و در اوجگيري انقلاب اسلامي به همراه خانواده‌اش و مردم حزب ا... نقش به سزايي داشت. براي انجام فرايض ديني بسيار كوشا و جدي بود. كلاس چهارم دبيرستان را مي گذراند كه در بسيج ثبت نام نمود و پس از گذراندن دوره‌هاي آموزشي نظام براي دفاع از وطن اسلامي عازم جبهه ها گرديد. شهيد معتقد به ولايت فقيه و دوستدار و عاشق امام راحل(ره) بود و به فرامين وي گوشِ جان مي سپرد. پس از يك سال همكاري با بسيج به عضويت رسمي سپاه درآمد و براي اداي تكليف و حفاظت از دستاوردهاي انقلاب اسلامي و پاسداري از مرزهاي ميهن اسلامي عازم جبهه هاي نبرد گرديد. به هنگام اعزام به جبهه شادي و سرور خاصي وجود او را در بر مي گرفت و لبخند رضايت و شادي بر لبانش نقش مي بست.
شهيد بپايي نه تنها در جبهه ها و در بين دوستان و آشنايان محبوبيت خاصي داشت، بلكه نام او در لشكر عاشورا پيچيده بود. بيشتر اوقات سعي مي كرد پيشاني بندي بر سر داشته باشد. مگر مي شد از حمله و جنگ صحبت به ميان آيد، ولي نام اسماعيل به ميان نيايد. در همه عملياتها متهورانه و جسورانه شركت فعال داشت و بيشتر اوقات به عنوان فرمانده گروهان يا دسته بود. به طور كلي وي عاشق جبهه بود و مي گفت ما به جبهه نياز داريم تا خودسازي كنيم و جبهه به ما نيازي ندارد. شهيد فردي فروتن و تلاشگر و ايثارگر بود و با جذابيت خاصي كه داشت دوستانش را تحت تأثير قرار مي داد. بي ريا و رك و پوست كنده حرف مي زد و طرفداري از مظلوم از صفات وي بود. شهيد در مناطق كردستان سلماس نيز فعاليت چشمگيري داشت و در اكثر پايگاه هاي مرزي بين ايران و تركيه هر چند وقت يك بار مدتي به پاسداري و مبارزه با اشرار مي پرداخت. 
سرانجام شهيد بزرگوار پس از8 سال مبارزه بي امان با دشمنان اسلام و ايران در منطقه ميدانلار كردستان سلماس به كمين حزب منحله دمكرات افتاد و پس از دفاع جانانه در تاريخ1369/4/28 به فيض شهادت نائل گرديد.
روحش شاد و يادش گرامي باد.
 

تاریخ شهادت:
1369/04/28
استان شهادت:
آذربایجان غربی
شهر شهادت:
سلماس
عملیات:
-
منطقه عملیاتی:
-
نحوه شهادت:
ددرگيري و کمين حزب دموکرات
توضیحات :
-
مفقود:
شهید
گـلزار دفـن:
-
قطعه دفن:
-
ردیف دفن:
-
شماره قبر:
-
تاریخ خاکسپاری:
-

بسم الله الرمن الريم
عالم محضر خداست در محضر خدا معصيت نکنيد.
اين چندمين بار است که قلم در دست گرفته و کاغذ را به عنوان وصيت¬نامه از سخنانم سياه مي¬کنم. اما نمي¬دانم که چرا توفيق شهادت را پيدا نکرده¬ام. خداوندا مرگم را شهادت قرار ده. بارالها تو را سپاس که به ما روشني عقل عطا فرمودي تا در راهت قدم برداريم و بتواني آنچه را که از دستمان برمي¬آيد در راه تو انجام دهيم. خداوندا سپاس تو را که مرا قبل از آنکه در منجلاب نابودي قرار گيرم نجاتم دادي و به راهي که انتهايش سعادت است راهنمايي¬ام کردي و تو را سپاس که مرا در برهه¬اي از زمان قرار دادي و به راهي که به ياري تو دين خود را نسبت به کشور و امامم ادا نمايم. معبودا چه زيباست جلوه¬گاه جمالت و چه با شکوه است نمايشگاه جمالت.
اي خداوندا آيا اين منم که توفيق نظاره بر فروغ تابناک ملکوتي تو را يافته¬ام؟ نمي دانم اين لحظاتي که با تو به نيايش پرداخته¬ام چه لحظاتي است که نه گذشته دارد و نه حال و نه آينده. بلکه پيامي است از ابديت که مرا براي رساندن به بارگاهت آماده مي¬سازد.
برادران و خواهران مسلمان در اين ايام با مرگ طبيعي از دنيا رفتن براي ما همانا ننگ است بخدا اين انقلاب و اسلام است که معناي واقعي حيات را در اين کره¬ي خاکي براي من، موجود از از حيات بي¬خبر قابل درک و دريافت نموده است. از شما مي¬خواهم که هميشه و همه حال پشتيبان ولايت فقيه باشيد و امام را تنها نگذاريد و همگي به سوي جبهه¬ها روانه شويد و خودتان را به سوي معنويات سوق دهيد که همانا طرفداري از ولايت فقيه و مظلومان جامعه بشريت است. 
پدر عزيزم اميدوارم که بعد از من هميشه به ياد خدا باشيد. پدر جان اگر جنازه¬ام نيامد اصلاً ناراحت نشويد و فقط مادرم و ديگر اعضاي خانواده¬ام را دلداري داده و به صبر و استقامت دعوت کنيد. پدرجان در اين لحظات آخر که نتوانستم با شما تماسي حاصل کنم خيلي عذر مي¬خواهم. چونکه اصلاً امکانش نبود. فقط با اين تکه جمله¬ي ناقص با شما خداحافظي مي¬کنم. از طرف من به تمامي اهل خانواده خصوصاً به مادر شيرين¬تر از جانم سلام برسان و به آنها بگو هميشه در نمازها و دعاها منتظر دعاي شما عزيزان هستم.

لینک کوتاه:

تصاویر

فیلم

تمام حقوق این سایت متعلق به ستاد کنگره ملی بزرگداشت 12000 شهید آذربایجان غربی می باشد