فرازي از زندگينامه شهيد:
به نام ا... پاسدار حرمت خون شهدا
خدايا نگذار گستاخانه در ميدان شهادت بتازيم. بگذار غرور و تكبر را با آب اخلاص و خلوص و صدق و تواضع شستشو دهيم و با خون خود ننگ هزار ساله تاريخ را بشوئيم.
بار ديگر مراحم الهي و لطف پروردگار شامل حال يكي ديگر از بندگان خداجو گرديد و شهيدي ديگر با شهادت خود زنجيرهاي وابستگي به دنياي فاني را گسست و به سوي لقاي پروردگار خويش شتافت.
شهيد جواد رستم زاده خامنه دانشجوي مهندسي مكانيك دانشگاه صنعتي شريف، در سال 1344 در شهرستان اروميه در خانواده اي مذهبي از مادي سادات و پدري مؤمن و متدين، پا به عرصه وجود نهاد.
شهيد جواد با قرآن مأنوس بود و بارها قرآن را دوره نموده و مشوق خانواده و دوستان به خواندن قرآن بود. جواد از هوش و ذكاوتي كم نظير برخوردار بود و به همان اندازه، اخلاق اسلامي و عفت كلام را رعايت مي نمود. هيچگاه غيبت نمي كرد و ديگران را از اين كار پرهيز مي داد.
بعد از قبولي در دانشگاه مشوق دوستان در علم و دانش بود و به آنها در قبول شدن در دانشگاه كمك زيادي مي نمود. اين روحيه عفو و بخششي است كه در او متجلي بود.
جواد خود را از مريدان حضرت علي(ع) مي دانست و به راستي كه چندي از خصايص مولاي متقيان در او متجلي بود. به طوري كه در دوران دانشجوئي در روي موكتي كهنه زندگي مي كرد. لباس ساده و در عين حال تميز مي پوشيد. از مستمندان دستگيري مي نمود. در همين حال جبهه هاي نبرد با كفار را فراموش نكرد و بلافاصله در صورت احساس نياز به جبهه مي شتافت و خود را به خدا مي سپرد.
شهيد جواد در دوران دبيرستان و دانشگاه با فعاليت در انجمن اسلامي، دقيقاٌ مسائل سياسي و مذهبي را موشكافي و پيگيري مي كرد. مطيع امر ولي فقيه و امام(ره) بود. جبهه رفتن را وسيله اي جهت وصال به حق و معشوق مي دانست. و اين در حالي بود كه او تنها پسر خانواده محسوب مي شد ولي طوري رفتار مي نمود كه خانواده اش لحظه اي به او متكي نباشند.
جواد درس را در دانشگاه با تمام علاقه اي كه به علم و دانش داشت فراموش نمود و به جبهه هاي حق عليه باطل شتافت و همراه رزمندگان غيور لشكر عاشورا با رمز «با زهرا» در عمليات پيروزمندانه كربلاي 5 شركت كرد. شهادت جواد در حالي اتفاق افتاد كه بعد از انجام رساندن موفقيت آميز مرحله اي از اين عمليات پيروزمند، به او مرخصي دادند. اما او با اصرار زياد دوباره به خط مقدم جبهه بازگشت و با متجاوزين صدامي به نبرد پرداخت كه در اين مرحله به شدت مجروح شد و در حالي كه همرزمان در خط مقدم سعي مي كردند تا او را به پشت جبهه برسانند،‌ بالاخره پس از چندين سال انتظار و حضور در جبهه در مورخه 1365/10/25 به لقاءا... پيوست و توانست در طي اين چند مرحله از عمليات، شايستگي و خلوص خود را به شهادت به اثبات برساند و راه حسين(ع) را ندا مي كند. جواد، با شهادت خود شرمساري پدرش را در برابر ديگر خانواده شهدا به موجي از غرور و سرافرازي براي او تبديل نمود.
مزار شهيد در باغ رضوان اروميه مي باشد.
روحش شاد و يادش گرامي باد.

بسم ا... الرحمن الرحيم
«الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل ا... باموالهم و انفسهم اعظم و درجه عندا... اولئك هم الغائزون»
«آنان كه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و درراه خدا با مال و جانشان جهاد كردند آنها را نزد خدا مقام بلندي است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.»
نترسم ز مرگى كه خود زندگى است. آرى اين مرگ نيست بلكه زندگى است. اما درك ، درك اين زندگى مشكل.
از آن موقعى كه پايم به جبهه باز شد نمى توانستم كه وصيت نامه بنويسم (دل از دنيا بكنم) اما اكنون كه اين وصيت را مى نويسم دلم آرام است. اميدوارم كه اين حالت من از ايمان به اين مطلب باشد كه: «الا بذكر ا.... تطمئن القلوب»
مي دانم كه گناهانم بسيار سنگين است و كمرم را خم خواهد كرد اما باز اميد به خدا دارم كه از گناهانم درگذرد. خدايا ازگناهانم درگذر و مرا با ديگر شهيدان محشور گردان، انشاءا... .
اميدوارم كه همه بدانيم از كجا آمده و بهر چه آمده ايم و حال چه بايد بكنيم و به كجا خواهيم رفت. براى امت حزب ا... كوچكتر از آنم كه پيامى بدهم و اما براى تذكر هم كه شده مطالبى كه به نظر مهم تراست بيان مي كنم.
قدر اين جمهورى اسلامى را بدانيد و براى طول عمر امام عزيز دعا كنيد. در بيانات حضرت امام دقت كنيد و صبر پيشه باشيد و عدالت (هر چيزي را در جاي خود قرار دادن) را هميشه در نظر داشته باشيد كه با در نظر داشتن آن خواهيد دانست كه كجا بايد سخن گفت و كجا خاموش بود. از خانواده عزيزم بخصوص پدر و مادر صبور و گراميم مي خواهم كه مرا حلال كنند. هنگام حزن واندوه به ياد حسين(ع) باشيد كه اگر حسين(ع) و قيام حسين(ع) نبود اين انقلاب هم نبود و در اين صورت من در پيش شما
اميدوارم كه ادامه دهنده راه شهدا باشيد و در اين مقوله آگاهى خود را بيشتر كنيد و انشاءا... هر كارى را آگاهانه و
عاشقانه در راه او انجام دهيد.
انشاءا... هر كاري كه مي كنيد با آگاهي كامل انجام دهيد و در راه رسيدن به او از هيچ كارى فرو گذارى نكنيد. از خواهرانم مي خواهم كه مرا حلال كنند و وظيفه خود را به نحو احسن انجام دهند. هر كاري كه مي كنيد آگاهانه انجام دهند. به حرف اين و آن گوش ندهند. حجاب خود را حفظ كنند و بدانند كه براي چه درس مي خوانند. اميدوارم كه هر لحظه خود را به سوي او بكشند و هر روزشان از روز پيش پربركت تر باشد.
از برادر بزرگم و نيز دوستان عزيزم مي خواهم كه جبهه را خالى نگذارند. در رابطه با درس خواندن براي خود عقيده اي داشته ام كه حال نيز بر‌ان اعتقاد دارم. از شما مي خواهم كه در اين مورد تفكر كنيد و اگر ارزش داشت ادامه دهيد،  هر چند مشكل باشد. انشاءا... حلالم كنيد و از اقوام و‌ آشنايان مي خواهم كه هر چه بدي از من ديده اند حلالم كنند و در مورد راهي كه رفتم تفكر كنند و از روي عدل قضاوت نمايند.
جواد رستم زاده خامنه
دي ماه 1365